خلاصه ای از زندگی نامه فیثاغورس
خلاصه ای از زندگی نامه فیثاغورث
پیتاگوراس،فیثاغورس یا فیثاغورث
فیلسوف و ریاضیدان یونان باستان بود. او نخستین کسی بودکه توانست اصول پراکندهای را که ریاضیدانان نخستین عمدتا با استقرا و آزمون و خطا کشف کرده
بودند، بر پایهٔ اصول و براهین قیاسی بنا کند.
او در عهد قبل از ارشمیدس، زنون و اودوکس میزیست.
در جوانی به سفرهای زیادی رفت و این امکان را پیدا کرد تا با افکار مصریان باستان، بابلیان و
مغان ایرانی آشنا شود. او روی هم رفته، ۲۲ سال در سرزمینهای خارج از یونان بود و چون از
سوی پولوکراتوس، شاه یونان، به آمازیس، فرعون مصر سفارش شده بود، توانست به سادگی
به رازهای کاهنان مصری دست یابد. او مدتها در این کشور به سر برد و در خدمت کاهنان و
روحانیان مصری به شاگردی پرداخت و آگاهیهای بسیار کسب کرد. سپس از آنجا روانه بابل شد
و شاگردی را از نو آغاز کرد.
وقتی او در حدود سال ۵۳۰، از مصر بازگشت، در زادگاه خود مکتب اخوتی (که امروزه برچسب
مکتب فیثاغورس بر آن خوردهاست) را بنیان گذاشت که طرز فکر اشراقی داشت. هدف او از بنیان
نهادن این مکتب این بود که بتواند مطالب عالی ریاضیات و مطالبی را تحت عنوان نظریههای
فیزیکی و اخلاقی تدریس کند و پیشرفت دهد.
شیوهٔ تفکر این مکتب با سنت قدیمی دموکراسی، که در آن زمان بر ساموس حاکم بود، متضاد
بود. و چون این مشرب فلسفی با مذاق مردم ساموس خوش نیامد، فیثاغورس به ناچار،
زادگاهش را ترک گفت و به سمت شبه جزیره آپتین (از سرزمینهای وابسته به یونان) رفت و در
کراتون مقیم شد.در افسانهها چنین آمدهاست که متعصبان مذهبی و سیاسی، تودههای مردم
را علیه او شوراندند و مکتب و معبد او را آتش زدند و وی در میان شعلههای
آتش جان سپرد.
همچنین برتراند راسل دربارهٔ فیثاغورس مینویسد :
هیچ کس را نمیشناسم که در عالم اندیشه به اندازهٔ
فیثاغورس تاثیرگذار بوده باشد.
جملاتی زیبا از او

دوست تو کسی است که هرگاه کلمه حق از تو بشنود ، خشمناک نشود.
.................................
اراده انسانی در کنار سرنوشت او ایستاده و چرخ تکامل او را اداره میکند.
.................................
آدمی را امتحان به کردار باید کرد نه به گفتار ،چه بیشتر مردم زشت کردار و نیکو گفتارند.
.................................
هرگز قبل از فکر کردن حرف نزن و کاری انجام مده.
.................................
بایستی با روح خود آشنا شده و سعادت را در اعماق روح و قلب خود جستجو کنیم.
.................................
انسان ،معیار همه ی چیزها است.
.................................
اصل حاکم بر زندگی ما انسانها احساس است.
.................................
خشم با دیوانگی آغاز میشود و با پشیمانی پایان میپذیرد.
...................................................................................................
۱) . هراکلیتوس 
۲) . سقراط
۳) . افلاطون
۴) . ارسطو
۵) . ابن سینا
۶) . فارابی
۷) .برتراند راسل
۸) . گوته
۹) .فیثاغورس 
۱۰) .رنه دکارت
۱۱) .نیچه
۱۲) . ولتر
۱۳) . سارتر
۱۴) . هانری برگسون
۱۵) . هایدگر
۱۶) . شوپنهاوئر
۱۷) . کانت
۱۸) . بیکن
۱۹) .تاگور
۲۰) .امام محمد غزالی
احسان آذرنیا