17 سوال گوگل!!

17 سوال مضحک و عجیب در مصاحبه های استخدامی شرکت گوگل!

آکاایران به نقل از لاپلاس :

 

 

 

به نقل از لاپلاس، یک سری سوالات باید از متقاضیان پرسیده شود تا بهترین جواب ها از نظر کیفیت، به عنوان فرد برگزیده انتخاب شود. هر سوالی میتواند در جزو سوالات استخدامی قرار داد، از جمله سوالاتی که اصلا جواب ندارند ! تا سوالاتی که خیلی ساده و روشن به فرد متقاضی می فهماند آیا استخدام خواهد شد یا نه؟؟

شرکت گوگل یکی از پیشرو ترین شرکت ها در طرح سوالات خلاقانه برای جذب نیروهای خلاق بوده و هست. اما این سوالات خلاق بعضی اوقات بیش از حد مضحک به نظر میرسند !

 

 

در سال 2009،  لوئیس لین، مدیر یک بنگاه کاریابی، توانست 140 سوالی را که متقاضیانش در شرکت گوگل به آن سوالات باید پاسخ میدادند را گردآوری کرد. احتمالا تا به امروز این سوالات تغییرات زیادی کرده اند، اما بهتر است این 17 سوال را که روزی جزو سوالات استخدامی شرکت گوگل بود را بخوانید !

اگر به این سوالات توانستید جواب دهید… احتمالا شما هم میتوانید در شرکت گوگل کار کنید !

 

17 سوال عجیب و مضحکی که شرکت گوگل در مصاحبه های استخدامی اش می پرسید!

 

1.چقدر پول به شما بدهند حاضرید تمام پنچره های موجود در شهر سیاتِل را پاک کنید؟

 

2. چرا کوره ها را گرد طراحی میکنند؟

 

3. شما میخواهید مطمئن شوید دوست شما، “باب شماره تلفنی دقیقا مانند شماره تلفن شما دارد، اما نمیتوانید مستقیم بپرسید… شما باید سوالتان را بر روی کاغذ بنویسید آنرا به لیزا بدهید تا لیزا کاغذ شما را به باب بدهد، چه سوالی می نوشتید تا لیزا شماره تلفن شما را متوجه نشود و باب هم بتواند نوشته شما را رمزگشایی کند؟

 

4. چه تعداد پیانو در سطح کره زمین وجود دارد؟

 

5. هر مردی در یک روستای دارای 100 زوج، به همسرش خیانت کرده… همسر هر مردی میداند شوهر زنان دیگر چه وقتی به زنانشان خیانت کرده اند، اما نمیداند همسر آنها کی به آنها خیانت کرده. این روستا قانونی بر اساس بی عفتی دارد و اجازه نمیدهد هیچ مردی به زنش خیانت کند و اگر زن آن مرد بتواند ثابت کند شوهرش به او خیانت کرده، پس از چند روز شوهرش را خواهند کشت. یک روز رئیس این روستا اعلام میکند حداقل یکی از مردان خیانت کار است، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

 

6. مردی ماشینش را به سمت هتلی هل میداد و شانسش را از دست داده بود. چه اتفاقی افتاده بود؟

 

7. چندبار در روز عقربه های ساعت از روی هم رد میشوند؟

 

8. چه تعداد وکیوم در سال در کشور آمریکا تولید میشود؟

 

9. یک نقشه تخلیه شهر برای سان فرانسیسکو بکشید!

 

10. معنی واقعی کلمه DeadBeef  چیست؟ (Deadbeef  یک کلمه محاوره ای در رشته کامپیوتر است!)

 

11. اگر مردی به طور متوالی، شماره های تلفن همراهش را بگیرد، چه کلماتی سلسله وار میتواند وابسته به اعداد نوشته شود؟

 

12. شما با عنصر نیکل مخلوط شدید و جرم شما به تقریبا چگالی تان کاهش یافته. سپس شما را به یک محفظه همزن انداخته اند. تیغه های همزن تا 60 ثانیه شروع به حرکت خواهند کرد، چه کار میکنید؟

 

13. چه تعداد توپ گلف میتواند در یک اتوبوس مدرسه جا بگیرد؟

 

14. شما دو تخم مرغ دارید و یک ساختمان 100 طبقه… تخم مرغ ها دو حالت بیشتر ندارند، یا خیلی ضخیم اند (بعد از افتادن از ساختمان 100 طبقه هم نمی شکنند) و یا خیلی نازک پوست اند (از 30 سانتی زمین هم رها کنید خواهند شکست)، شما باید بالاترین طبقه ساختمان را به همراه تخم مرغ ضخیم تر که نشکند پیدا کنید. سوال اینجاست: چندبار پرتاب تخم مرغ انجام خواهید داد؟ شما تنها میتوانید 2 تخم مرغ بشکنید.

 

15. شما باید از نقطه A  به نقطه B  بروید. شما نمیدانید میتوانید یا نمیتوانید بروید. چه میکنید؟

 

16. شما در یک مهمانی با دوستتان هستید و 10 نفر در آن حضور دارند (شامل شما و دوستتان هم میشود…) دوست شما یا با شما بازی میکند و یا شما را تشویق میکند. در این مهمانی هر یک نفر را پیدا کنید که روز تولدش با شما یکی است، شما 1$ دلار جایزه میگیرید. هر نفری که او پیدا میکند که روز تولدش با شما یکی نیست 2$ دلار از شما میگرد. آیا شما این شرط را میپذیرید؟

 

17. پایگاه داده ها را به خواهرزاده 8 ساله تان در 3 سطر توضیح دهید.

سوالات عجیب اپل در مصاحبه‌های استخدامی

وب سایت فارنت: شرکت اپل یکی از هیجان‌انگیزترین و چالش‌برانگیزترین شرکت‌هایی است که هر فردی می‌تواند در آن مشغول به‌کار شود. به‌همین دلیل جای تعجب نیست که بدست آوردن شغل در این شرکت کار چندان راحتی نباشد.

 

همانند گوگل و دیگر شرکت‌های مطرح در حوزه تکنولوژی، در آزمون استخدامی اپل نیز سوالاتی تخصصی بسته به تجربه کاری شما پرسیده می‌شود که برخی از آن‌ها مسائل ریاضی پیچیده و برخی سوالاتی ساده البته با نکاتی انحرافی و ویژه هستند. در زیر نگاهی به برخی از این سوالات خواهیم داشت.

در مورد فعالیت و یا کاری که به‌واسطه انجام آن در زندگی به خود می‌بالید صحبت کنید. (مصاحبه برای مدیر مهندسی نرم‌افزار)

شکست‌های شما کدامند؟ آیا از آن‌ها درس عبرت گرفته‌اید؟ ( مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

مشکلی جالب که موفق به حل آن شده‌اید را برای ما شرح دهید. (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

برای کودکی ۸ ساله توضیح دهید که مودم/روتر چیست و چه کاربردی دارد؟ (مصاحبه برای یک مشاور سیار رایانه)

چه چیزی باعث شده امروز در این مکان حضور داشته باشید؟ (مصاحبه برای یک مهندس نرم‌افزار)

شما مجموعه‌ای از ۱۰۰ سکه را بر روی میز دارید که بر روی هریک قسمتی به‌عنوان پشت و قسمتی به‌عنوان رو مشخص شده است. در ده مورد از این سکه‌ها قسمت رو و در ده مورد قسمت پشت به سمت بالا قرارگرفته است. شما قادر به حس‌کردن، مشاهده و یا تشخیص قسمتی که به سمت بالا قرارگرفته نیستید. اکنون سکه‌ها را به دو دسته تقسیم کنید به نحوی که تعداد روی سکه‌ها در هر دو دسته یکسان باشد. (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

چه برنامه‌ای برای ۵ سال آینده ( از هم‌اکنون) دارید؟ (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

به چه‌دلیل قصد دارید به استخدام شرکت اپل درآیید و در صورتیکه به استخدام این شرکت در آمدید دلتان برای کدام ویژگی و یا قسمت شغل فعلی تنگ می‌شود؟ ( مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

خودتان را شرح دهید! چه‌چیزی باعث هیجان شما می‌شود؟ (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

 

چگونه یک دستگاه تُستر را آزمایش می‌کنید؟ (مهندس کنترل کیفیت نر‌م‌افزار)

در صورت به‌استخدام درآمدن دوست‌دارید بر روی چه پروژه‌ای کارکنید ( مصاحبه برای مهندس ارشد نرم‌افزار)

سه جعبه در اختیار شما قرار می‌گیرد. یکی از جعبه‌ها تنها حاوی سیب است. یکی از جعبه‌ها تنها حاوی پرتقال است و جعبه دیگر حاوی سیب و پرتقال است. این جعبه‌ها برچسب‌هایی اشتباه دارند به نحوی که این برچسب‌ها نمی‌توانند نشان‌دهنده محتوی داخل جعبه باشند. با بازکردن تنها یکی از جعبه‌ها و بدون نگاه‌کردن به داخل آن یک میوه را خارج می‌کنید. با نگاه‌کردن به میوه چگونه می‌توانید برچسب هر سه جعبه را به‌طرز صحیح مشخص کنید؟ (مصاحبه برای مهندس کنترل کیفیت نرم‌افزار)

آیا تاکنون با تصمیم یک مدیر مخالفت کرده‌اید؟ در صورت مثبت بودن پاسخ چگونه این مخالفت خود را بروز داده‌اید؟ مثالی مشخص در این‌باره بزنید و نحوه برخورد خود را شرح داده و نتیجه کار را بیان کنید. اکنون چه احساسی در این‌باره دارید؟ (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

چرا شرکت اپل باید شما را استخدام کند؟ (مصاحبه برای مهندس ارشد نرم‌افزار)

آیا شما از خلاقیت زیادی برخوردار هستید؟ یکی از خلاقانه‌ترین تفکرات خود را بیان کنید! ( مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

یکی از تجربه‌هایی که در پایان آن احساس تحقیر کرده‌اید را شرح‌دهید. ( مصاحبه برای متخصص در امر خرده‌فروشی محصولات اپل)

کدام یک مهمترند؟ حل مشکل مشتری یا ایجاد محیطی برای حس تجربه مثبت توسط مشتری؟ (مصاحبه برای مشاور سیار رایانه‌ای اپل)

شما فردی کاملا مثبت هستید، چه مواردی باعث تغییر این دیدگاه شما خواهند شد؟ ( متخصص در امور خانواده)

با اجرای نقش به ما نشان دهید که چگونه به مشتری نشان خواهید داد که قصد دارید به وی کمک کنید؟ ( تنها با استفاده از صدای خود) ( مصاحبه برای مشاور دانشگاهی)

برنامه‌ای از نوع برنامه‌های موجود در آیتونز در اختیار شما قرار می‌گیرد که به دانلود عکس‌های مختلف که به مرور زمان بر روی هم انباشته می‌شوند اقدام می‌کند، چه استراتژی برای ازبین بردن عکس‌های بدون مصرف در طول زمان در پیش خواهید گرفت؟ (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

اگر ظرفی شیشه‌ای مملو از سکه‌های معمولی و خاص در اختیار شما قرارگیرد که یک سکه را بیرون آورده و آن را ۳ بار به چرخش در آورید و توالی خاص، رو، رو، پشت را مشاهده کنید شانس اینکه یک سکه معمولی یا اینکه سکه‌ای خاص را بیرون آورده‌باشید چقدر است؟ (مصاحبه برای یک تحلیل‌گر ارشد)

بهترین و بدترین روز زندگی شما در ۴ سال گذشته چگونه بوده است؟ (مصاحبه برای یک مدیر پروژه)

روزانه چه‌تعداد کودک به دنیا می‌آیند؟ (مصاحبه برای مدیر جهانی منابع)

هنگامی که به‌عنوان یک مشتری وارد فروشگاه اپل می‌شوید به چه‌چیز در خصوص فروشگاه توجه می‌کنید؟ در بدو ورود چه احساسی دارید؟ ( مصاحبه برای یک متخصص)

در صورتیکه دو عدد تخم‌مرغ در اختیار داشته باشید چگونه بدون شکستن آن‌ها می‌توانید بیشتری ارتفاعی که قادر به رهاکردن آنها (بدون شکستن آن‌ها) هستید را مشخص کنید؟ راه‌حل بهینه چیست؟ (مصاحبه برای مهندس نرم‌افزار)

ملا و شمع

در نزديكي ده ملا مكان مرتفعي بود كه شبها باد مي آمد و فوق العاده سرد مي شد. دوستان ملا گفتند: «ملا اگر بتواني يك شب تا صبح بدون آنكه از آتشي استفاده كني در آن تپه بماني، ما يك سور به تو مي دهيم و گرنه تو بايد يك مهماني مفصل به همه ما بدهي.»

ملا قبول كرد. شب در آنجا رفت و تا صبح به خود پيچيد و سرما را تحمل كرد و صبح كه آمد گفت: «من برنده شدم و بايد به من سور دهيد.»

گفتند: «ملا از هيچ آتشي استفاده نكردي؟»

ملا گفت: «نه، فقط در يكي از دهات اطراف يك پنجره روشن بود و معلوم بود شمعي در آنجا روشن است.»

دوستان گفتند: «همان آتش تو را گرم كرده و بنابراين شرط را باختي و بايد مهماني بدهي.»

ملا قبول كرد و گفت: «فلان روز ناهار به منزل ما بياييد.»

دوستان يكي يكي آمدند، اما نشاني از ناهار نبود. گفتند: «ملا، انگار نهاري در كار نيست.»

ملا گفت: «چرا ولي هنوز آماده نشده.»

دو سه ساعت ديگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود. ملا گفت: «آب هنوز جوش نيامده كه برنج را درونش بريزم.»

دوستان به آشپزخانه رفتند ببيننند چگونه آب به جوش نمي آيد. ديدند ملا يك ديگ بزرگ به طاق آويزان كرده دو متر پايين تر يك شمع كوچك زير ديگ نهاده.

گفتند: «ملا اين شمع كوچك نمي تواند از فاصله دو متري ديگ به اين بزرگي را گرم كند.»

ملا گقت: «چطور از فاصله چند كيلومتري مي توانست مرا روي تپه گرم كند؟ شما بنشينيد تا آب جوش بيايد و غذا آماده شود.»


شرح حكايت
با همان متري كه ديگران را اندازه گيري ميكنيد اندازه گيري مي شويد.