آشنایی با برتراند راسل فیلسوف قرن بیستم  

برتراند آرتور ویلیام راسل،فیلسوف، منطق‌دان، ریاضی‌دان، مورخ، جامعه شناس و فعال صلح‌طلب بریتانیایی بود که در قرن بیستم می‌زیست .

 برتراند راسل یک فعال ضدجنگ و مخالف امپریالسم بود که به دلیل عقاید صلح‌طلبانه‌اش در طول

جنگ‌جهانی اول، از دانشگاه اخراج و به زندان افتاد. او مخالف آدولف هیتلر، منتقد تمامیت‌خواهی

استالین، معترض درگیری آمریکا در جنگ ویتنام و همچنین از حامیان خلع‌سلاح هسته‌ای بود وی

در سال ۱۹۵۰، به پاس ((آثار متعدد در حمایت از نوع‌دوستی و آزادی اندیشه))، برندهٔ جایزهٔ نوبل

ادبیات گردید.

زندگی او :  راسل در ۱۸۷۴ مادرش را که از مبارزان آزادی زنان بود بر اثر دیفتری از دست داد.

مدت کوتاهی پس از آن خواهرش راشل که از خودش چهار سال بزرگتر بود، درگذشت. تنها دو

سال بعد در ۱۸۷۶ پدر راسل بر اثر برونشیت از دنیا رفت.

 

پس از آن به همراه برادرش فرانک (که هفت سال از خودش بزرگتر بود) تحت کفالت پدربزرگش

جان راسل، اولین ارل راسل قرار گرفت. راسل از او به عنوان پیرمردی مهربان و ویلچرنشین یاد

می‌کند. در ۱۸۷۸ پدربزرگش درگذشت و برتراند و فرانک تا زمان بلوغ با قیومیت بیوهٔ جان راسل،

پرورش یافتند.                                        

تعدادی از سخنان برتراند راسل                                                     

گرفتاری این دنیا از این است كه نادان از كار خود اطمینان دارد و دانا از كار خود مطمئن نیست .

..............................................................................................

 وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را

تکرار کرد .

............................................................................................. 

من نمی‌دانستم كه تو را دوست دارم، تا اینكه آن را از زبان خودم شنیدم. برای لحظه‌ای

اندیشیدم: "خدایا من چه گفتم؟" و سپس فهمیدم كه آنچه درست است را گفته‌ ام.

............................................................................................. 

زندگی كردن بدون برخی از چیزهایی كه می‌خواهید، بخش ضروری شادمانی است .

.............................................................................................

 اگر آدمی آنقدر به غذا بی اعتنا باشد كه زرد و ناتوان شود، ما نباید او را تحسین كنیم؛ اما مردی

كه از آگاهی به نیازهای خویش به مرحله ی همدردی با گرسنگان رسیده باشد سزاوار تحسین

ما خواهد بود.

............................................................................................. 

تا چهل سالگی كه مغزم خوب كار می كرد، به ریاضیات و پژوهش پرداختم. از چهل تا شصت

سالگی كه ذهنم ضعیف شده بود به فلسفه روی آوردم و در اواخر كه به كلی مغزم كار نمی

كرد به سیاست...

............................................................................................. 

اینكه نظری را همه می پذیرند، نمی تواند دلیلی بر درست بودن آن نظر باشد. در حقیقت، با

توجه به نادانی اكثریت نوع بشر، امكان نادرست بودن نظری كه همگان آن را می پذیرند بیشتر

است تا عكس آن.

.............................................................................................

...هرگز حاضر نیستم به خاطر عقایدم بمیرم، چون ممکن است عقایدم اشتباه باشند.      

     

                                                                          

........................................   ........................................   ........................................

۱) . هراکلیتوس

۲) .   سقراط

۳) .  افلاطون

۴) .  ارسطو

۵) . ابن سینا                 

۶) .   فارابی                       

۷) .برتراند راسل 

۸) . گوته

۹) .فیثاغورس

۱۰) .رنه دکارت

۱۱) .نیچه

۱۲) . ولتر

۱۳) . سارتر

۱۴) . هانری برگسون

۱۵) . هایدگر

۱۶) . شوپنهاوئر

۱۷) . کانت

۱۸) . بیکن

۱۹) .تاگور

۲۰) .امام محمد غزالی