راهکار مدیریتی مدیر برای نجات از سقوط بالگرد
مدیر و 10 نفر از کارکنانش از طناب بال گردی که در صدد نجات آن ها بود ، آویزان بودند . طناب آن
قدر محکم نبود که بتواند وزن هر یازده نفر را تحمل کند . کمک خلبان با بلندگوی دستی از آن ها
خواست که یک نفرشان داوطلب شود و طناب را رها کند . البته ، داوطلب شدن همانا و سقوط به ته دره همان و به ظاهر کسی حاضر نبود داوطلب شود .
در این هنگام ، مدیر گفت که حاضر است طناب را رها کند ولی دلش می خواهد برای آخرین بار
برای کارکنان سخنرانی کند . او گفت : چون کارکنان حاضرند برای سازمان دست به هر کاری
بزنند و چون کارکنان خانواده خود را دوست دارند و در مورد هزینه های افراد خانواده هیچ گله و
شکایتی ندارند و بدون هیچ گونه چشمداشتی پس از خاتمه ساعت کار در اداره می مانند من برای نجات جان آنان طناب را رها خواهم کرد !
به محض تمام شدن سخنان مشوقانه و تحسین برانگیز مدیر ، کارکنان که به وجد آمده بودند
شروع کردند به دست زدن و ابراز سپاسگزاری از مدیر!!
+ نوشته شده در 2012/11/7 ساعت توسط ehsan.azarnia
|
احسان آذرنیا